آغاز!
تعطیلیه 4 روزه ست و همه اینجان (22 بهمن تا ولنتاین)، بچه ها (غزل و آرمان و عسل) بالا پیش ما هستن و داریم خوش میگذرونیم و من غافل از سیکلم! حالتهای عادی همیشگیِ پایان سیکلو دارم اما خیــــــلی خفیف، طوری که میشه گفت بدون علایم بود که فراموش کرده بودم. بعد از دو روز یهو کله ی سحر از خواب میپری و یه چیزی تو ذهنت میگه نمیخوای تست بذاری؟!! از فکرت خنده ت میگیره آخه چطور ممکنه به این زودی؟! اما حس اولین تجربه ها باعث میشه همون کله سحر با چشای خواب آلود میری دستشویی و بی بی چک رو تست میکنی - همسرچه 5 تا ابتیاع نموده بود :) - خوابت میاد و نمیخوای سرپا بمونی در حالیکه داره کار خودشو میکنه و تو میبینی هیچی نیست میای به سمت بیرون...
نویسنده :
مامانِ جرقه
12:13